• امروز : یکشنبه - ۹ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 28 April - 2024
16

کتابران

  • کد خبر : 147261
  • 23 دی 1399 - 11:36
کتابران

گاهی اوقات آن طور که باید به دنیای پیرامون خودمان نگاه نمیکنیم و فکر میکنیم همه چیز همان طور که بقیه با دل نگرانی از آن میگویند هست و میگذرد و این همان اشکال اساسی در همه ما میباشد که به قول سهراب چش مها را باید شست، جور دیگر باید دید. در همه مشاغل […]

گاهی اوقات آن طور که باید به دنیای پیرامون خودمان نگاه نمیکنیم و فکر میکنیم همه چیز همان طور که بقیه با دل نگرانی از آن میگویند هست و میگذرد و این همان اشکال اساسی در همه ما میباشد که به قول سهراب چش مها را باید شست، جور دیگر باید دید.

در همه مشاغل گوناگون اطرافمان انسانهای با ذوق و خوش سلیقه ای هستند که با خودشان عده کرده اند

دنیا را به بیهودگی و به حالتی کلیشه ای نگذرانند و زندگی متفاوت و مثبتی داشته باشند. منصور کمالی جانفدا یک راننده تاکسی است که با وجود تحصیات نه چندان بالا اما در عرصه کتابخوانی چنان موفق ورود کرده که به جرأت میتوان گفت بسیاری از افراد جامعه با مدارک تحصیلی عالی هم، این چنین موشکافانه پا در این عرصه نگذاشته ا ند. از همین رو جالب دیدیم که این شخصیت را به مخاطبان هاتف جوان بشناسانیم و گپ و گفتی چند دقیقه ای با وی در پاتوق روزانه ا ش یعنی کتابخانه

استاد کامبوزیا داشته باشیم.

هاتف جوان: جناب آقای کمالی، بسیار خوشحالیم که مهمان شما هستیم و علاقهمندیم هر چه که خودتان علاقه به طرح آن دارید را بشنویم، ما سراپا گوشیم و مخاطبان ما سراپا چشم!

نام من منصور کمالی جانفدا است و در خانه رسول صدایم می کند.از همان دوره کودکی و

تحصیل، اهل کتاب و مطالعه بوده ام و عاشق کتاب هستم. مدرک من دیپلم است و حدود ۹ سال است که به شغل رانندگی تاکسی مشغول هستم. از همان دوران دبیرستان، اهل خواندن کتابهای رُمان بودم. کم کم به حوزه کتب روانشناسی وارد شدم.

* عاشق مثنوی معنوی مولانا هستم. شش دفتر مثنوی را تا الآن مطالعه کردم. در حال حاضر هم کتابهای نقد، تحلیل و تفسیر مثنوی اثر علامه محمد تقی جعفری را مطالعه میکنم که در حال مطالعه جلد هفتم هستم.

مدتی در پی این بودم که به چه کسی انسان کامل می گویند. در یکی از حکایتهای مثنوی ؛ معنوی خوانده بودم که انسان را به نی تشبیه کرده بود

بشنو از نی چون حکایت میکند

نِی خودش توخالی است؛ ما انسانها هم باید طوری باشیم که درونمان خصوصیاتی منفی مثل حرص، طمع، تکبر و حسد نباشد

چرا که همه اینها ما را به بن بست میکشاند و باعث ایجاد حجاب بین افراد میشود. باید مثل نی ساده، بی ریا، یکدست،

یکرنگ، باصفا و باعشق باشیم.

* کتاب خواندن به من حس آرامش میدهد. از همان دوران دبیرستان اهل کارهای فرهنگی بودم. در آن دوران یک نمایشنامه

نوشتم که ماجرای مسابقه فوتبالی را روایت میکرد که مدال قهرمانی آن مدال دوستی بود و مورد استقبال قرار گرفت.

* از همه مطالبی که میخوانم یادداشتب رداری میکنم و مجموعه دوازده جلدی بنام کشکول جمع آوری کرده ام و الآن در حال نوشتن جلد سیزدهم آن هستم. دوست دارم خاطرات خودم را بنویسم مقداری را هم شروع کردم و مطالبی را نوشته ام که نقطه آغاز آن از جلسات کتابخوان بوده است.

* به نظر من همه کتابها خوب هستند و میتوانند راهنمای انسان باشند. همه ما با بیست دقیقه مطالعه در کنار کارهای

روزمره خود میتوانیم از این راهنمای ارزشمند استفاده کنیم.

بهترین کتابی که مطالعه کرده ام مثنوی معنوی است چرا که همه داستانهایش به صورت تمثیل است.

* همیشه کتابی را جلوی تاکسی ام قرار میدهم، هر مسافری که اهل کتاب باشد ناخودآگاه دست به کتاب میبرد و این آغازی

است برای آشنایی ما و صحبت در رابطه با آن کتاب. همین موضوع باعث آشنایی من با افراد زیادی شده که با بعضی از

آنها حتی ارتباط خانوادگی داریم. سعی میکنم به حقوق همه مسافران خودم احترام بگذارم و برخورد خوبی با همه آنها داشته

باشم و همین مسأله باعث شده خاطرات جالبی از اتفاقات روزانه برای من رقم بخورد.

* زن و شوهری بودند که سوار تاکسی من شدند و با هم اختلاف داشتند. برای آنها صحبت کردم و مثالی زدم و حکایتی را برای آنها تعریف کردم که باعث آشتیشان شد. بسیار راضی بودم که باعث حل اختلاف دو نفر شدم و آن دو با خوشحالی از ماشین من پیاده

شدند .

* در منزل یک کتابخانه شخصی متعلق به خودم دارم که مورد استفاده همه اعضای فامیل و دوستانم است.

* مشکلات همیشه وجود دارد ولی کتاب خواندن لذت دیگری دارد و با برنامه ریزی میتوانیم به مطالعه مان هم برسیم و وقت کم

نیاوریم. با همین روش، من تا به حال به هیچ مشکلی برای وقت مطالعه ام بر نخورده ام.

* مطالعه به همه انسانها احساس آرامش هدیه میکند، فرهنگ عامه را بالا میبرد و در شغل و روابط اجتماعی من هم تاثیر

زیادی گذاشته است.

* توصیه من به همکارانم این است که سعی کنند علاوه بر کارهای روزانه و رانندگی هرچند میدانم که مشکلات زیاد است

اما مطالعه را فراموش نکنند و زمانی هر چند اندک را به این امر مهم اختصاص بدهند و حداقل در صورت امکان کتابی را همیشه در ماشین و در حین کار همراه خودشان داشته باشند تا در وقت هایی که مثل پشت چراغ قرمز یا صف بنزین هستند مطالعه کنند.

هاتف جوان: در پایان نظرات این راننده تاکسی دوستداشتنی را راجع به چند کلمه پرسیدیم:

جوان: موفقیت

کتاب: راه را برای انسان باز میکند

کتابخانه: محیطی برای آرامش انسانها

تاکسی: وسیله ای برای خدمت به مردم

دربست: کاملا در اختیار مردم

ایران: سرزمین جاوید

سیستان و بلوچستان: قطعه ای از تاریخ و تمدن بزرگ ایران

 

لینک کوتاه : https://hatefsb.ir/?p=147261

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.