به گزارش هاتف سیستان و بلوچستان؛ دوم مارچ روز جهانی فرهنگ بلوچ است؛ به همین مناسبت چند تن از فعالان فرهنگی بلوچستان صحبت هایی در این باره داشته اند که در ادامه میخوانید:
بلوچستان دریایی عمیق از فرهنگ است
محمدصدیق دهواری یکی از فعالان فرهنگی بلوچستان است؛ او که اولین کتابفروشی بعد از انقلاب را در سرزمین سراوان تاسیس کرده است در زمینه سرزمین بلوچستان میگوید: بلوچستان سرزمین گستردهای است و این سرزمین دریایی عمیق است از تاریخ، تمدن، هنر و فرهنگ و باید به شما بگویم که ما تنها الان به ذرهای از آن دستیافتهایم وگرنه اظهار نظر در این زمینه مطالعات وسیع لازم دارد.
این فعال فرهنگی بلوچ ادامه میدهد: فرهنگ بلوچ بسیار کهن، قدیمی و همزاد با قوم بلوچ و تمامی ابعاد زندگیاش را نیز دربرمی گیرد بخشی از آن در آدابورسوم، معاشرت و زندگانی همچنین پوشش و زبان قوم بلوچ تجلییافته و درگذشته تاریخی این فرهنگ غنی سبب شده اقوام مختلفی در حوزه سرزمینی بلوچستان سکونت و از همزیستی مسالمتآمیز در جامعه بلوچ برخوردار شوند.
دهواری در ادامه میافزاید: این قوم در شرایط سخت جغرافیایی در این منطقه سکونت داشته است و بااینکه گاهی نیز تحت حملات دشمن بودهاند، ولی توانسته است باوجود مهاجرتها نیز آداب، رسوم و ارزشهای خود را از نسلهای گذشته در پوشش، زبان و گفتار هم در نوع تعامل با دیگران، نوع زندگی و نوع معیشت حفظ کنند و توانستهاند یک دیگراندیشی و دگرپذیری خوبی را هم در کنار دهها خصلت و ویژگی که در قوم بلوچ از صنایعدستی گرفته تا هنر موسیقی و شعر و ادبیات و هنر و بهرهگیری از جغرافیا و دانش بومی توانسته است همگی را با یکدیگر تلفیق بدهد وزندگی آبرومندانه و سعادتمندانه و عزتمندی هم داشته باشد.
لباس بلوچ، قرابت به لباس اقوام اصیل ایرانی دارد
همچنین سعید محمدزهی فعال فرهنگی دیگری است که در این زمینه می گوید: این زبان برگرفته از زبان پهلوی میانه و زبان پارتها است، که بسیاری از هجاها، آواها و کلماتش را حفظ کرده است و در کتیبههای بیستون و تخت جمشید بسیاری از کلمات بلوچی است.
وی در ادامه اظهار میکند: در کنار آن پوشش و لباس این قوم تغییری نداشته و چهارچوب مشخص خودش را حفظ کرده است. این لباس در خراسانات استفاده میشود و کشورهای افغانستان و پاکستان به یک پوشش ملی تبدیل شده است که این نشان میدهد لباس بلوچ، قرابت نزدیکی به لباس اقوام اصیل ایرانی دارد.
این فعال فرهنگی در ادامه میفزاید: کلا درباره فرهنگ بلوچ گفتنیهای بسیاری است که در اینجا نه مجالش هست و نه فرصتش، و چه زیباست که این مباحث در کلام بزرگان ادب پارسی باشد و به قولی: “خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران” و فردوسی بزرگ در شاهنامه آنجا که لشکر بلوچ در مقابل اسکندر قرار میگیرد به خوبی این قوم را معرفی میکند و اینگونه میسراید: سپاهی زگردان کوچ و بلوچ/ سگالیده جنگ مانند قوچ. که کس در جهان پشت ایشان ندید/ برهنه یک انگشت ایشان ندید.” در این ابیات فردوسی اشاره به شجاعت، جنگ آوری، ایستادگی، غیرت و پوشش آنان اشاره میکند.
محمدزهی در زمینه آداب بلوچستان نیز میگوید: از مباحث خوب فرهنگی بلوچ میتوان به میارجلی، وطن دوستی، بجار، از خود گذشتگی و غیره اشاره کرد. میارجلی؛ شاید تعبیر درست آن این باشد که وقتی یک فرد بعلت ترس از جان به یک بلوچ پناه بیاورد، آن فرد بلوچ حاضر است جان خودش را بدهد اما او را تسلیم نکند. بِجّار؛ به این معناست که فردی که قصد ازدواج دارد، اطرافیان و نزدیکان مبلغی را بعنوان کمک به او اهدا میکنند. حَشر و مَد؛ کمک در کشت و کشاورزی، ساخت خانه و کپر و به نوعی کمک همنوعان، قوم و فامیل است.
قوم بلوچ از اقوام اصیل ایرانی است
سیدمحمد دُرتکیده میگوید: قوم بلوچ از اقوام اصیل ایرانی هستند که ما اگر نگاه بکنیم به زبان آنها، زبان بلوچی به زبان پهلوی شباهت زیادی دارد و اگر کسی تخت جمشید، بیستون و خطوط میخی که از گذشتگان جا مانده است را مطالعه کرده باشد میداند که بیشترین لغات روی آن کتبیهها هنوز در زبان بلوچی ما وجود دارد، اگر یک روز کتیبه را به زبانی که است بخوانید ممکن است فارسی زبان متوجه نشود اما بلوچ خیلی از موارد را متوجه میشود.
این فعال فرهنگی بلوچ در ادامه میافزاید: برای مثال در یک کتیبه داریوش خودش را معرفی میکند «بَگَ وَزَکَ ائورمزدا هیءَ اَوَم آسمانم اَدا هیءَ ایمام بومیم اَدا هیءَ مَرتِیَم اَدا هیءَ شیاتیم ادا مرتَهیا» که معنی فارسی آن خواهد شد: « خدای بزرگ اهورامزدا او آن آسمان را آفرید و او این زمین مان را آفرید. او مردم را آفرید. او شادی داد به مردمان.» که در واقع ما در زبان بلوچی خدا را بگ هم میگوییم؛ همین عبارت که گفتم به بلوچی خواهد شد: « بگ مزنیں اهورامزدا آئیءَ آ آسمان دا. آئیءَ اِے مئے بوم دا. آئیءَ مردم دا. آئیءَ شاتی دا مردمانا».
وی ادامه میدهد: خوشبختانه باید نکته ای را بگویم که باعث افتخار ما است، زمانی که اسلام به منطقه آمد، مردم منطقه با توجه به این که قبلا زرتشتی بودند و در کتاب اوستا و از بزرگان خودشان و از گذشتگان خودشان در واقع پیش گوییهایی در مورد پیامبر آخر زمان شنیده بودند، بدون درگیری اسلام را قبول کردند.