جامعه بلوچستان که درجنوب شرقی ایران واقع شده است. به عنوان یکی از ترکیبات جمعیتی ایران در کنار دیگر جوامع شهری، همواره نقش تعیین کننده ای در سرنوشت سیاسی و اجتماعی ایران دارد. اما نقش زن بلوچ با وجود اینکه اکثریت جامعه را تشکیل داده، در فعالیت اجتماعی وسیاسی چشمگیر نیست. این در حالی است که در جای جای تاریخ بلوچستان به نقش زنان در مبارزات و جنگ ها دوشادوش مردان اشاره شده است. مع الاسف در حال حاضر نقش زنان در کلیه عرصه ها بسیار کم رنگ است و شاید در معدود مواردی خلاف این نظر باشد که بسیار انگشت شمار است.. تعصبات قومی و مذهبی و عدم رشد فرهنگ دیرینه آریایی؛ همچنین اجرایی کردن قوانین دین ستیز در میان خلق بلوچ دلیل اصلی پایمال شدن حقوق طبیعی زنان است. در صورتی که در خیلی موارد اثبات گردیده است که در صورتی که به زنان اجازه شرکت در جلسات مهم داده شود و مسئولیت های مهم به این قشر داده شود در خیلی از موارد بسیار موفق تر از مردان عمل کرده و تصمیم گیری کرده اند. چنانچه مثال هایی هم برای اثبات این نظر وجود دارد که زنان بلوچ مسئولیت هایی از جمله مدیرکلی یا فرمانداری یا معاون استاندار بودن را داشته اند و بسیار خوب عمل کرده و به سمت های بالاتری رسیده اند.
بارها اثبات شده است که حضور پررنگ زنان در عرصه های مختلف در یک جامعه، نشان دهندهی سطح بالای ادراک و شناخت آن جامعه نسبت به مبانی آزادی میباشد.باید نقد و تحلیل و گذار از فرهنگ «بی فرهنگی» جنسیت گرایی که به آسیب پذیرترین قشر جامعه که زنان آن جامعه هستند وارد میسازد در اولویت قرار گیرد. باید نظرات کاملا اشتباه درباره زنان بلوچ از جمله اینکه زنان عاجزه و ناتوان هستند اول در خود قوم بلوچ مورد نقد قرار بگیرد و این نظرات از فرهنگ این قوم کاملا حذف گردد. تحمل نکردن حضور زنان در جمع مردان چه در خانه و چه در بیرون خانه، سلب حق کار کردن، محروم نمودن از حق تحصیل، محروم سازی از حق انتخاب در ازدواج، پاس داشتن ازدواج اجباری دختران در سنین خردسالی نمایی از ذهنیت خشن علیه زنان را نشان میدهد. همچنین فرهنگ چند همسری که در قوم بلوچ بسیار رواج دارد و در این فرهنگ زن هیچ حقوقی ندارد و فرهنگی شده است که در آن زن اول بعد از چند سال برای شوهرش همسر دوم وسوم و… می یابد و بعد از آن زن های پیشین هیچ حقوقی ندارند و این یکی از ظلم هایی هست که در حق زنان بلوچ اجرایی می شود در صورتی حق تعدد زوجین در شرایط بسیاری دارد که معمولا در اغلب موارد صورت گرفته در قوم بلوچ لحاظ نمی شود.
در قدم اول و اصلی این زنان بلوچ هستند که باید در جهت تغییر این رسوم جاهلی تلاش کنند، دیگر زمان آن رسیده که خیلی از سنت ها و مواردی که موجب پسرفت جامعه می شود را به طور کامل کنار بگذاریم. در بیشتر ازدواج های صورت گرفته در قوم بلوچ نه تنها باعث رشد و تعالی نشده است، بلکه در بسیاری زنان بدون رضایت کامل مجبور به ازدواج می شوند. رسم اینکه مرد با سه سنگ میتواند زن را طلاق دهدددر هیچ جای فقه اهل سنت اشاره ای به آن نشده است به این صورت، اما متاسفانه یک فرهنگ عام در قوم بلوچ شده است. برای ریشه کن کردن این ذهنیت، نیاز است به اتحاد و مبارزه منسجم و طرز فکری که عاری از اشکال ذهنیتی جنسیت گرا باشد.
موضوع بعدی که به آن باید پرداخته شود و متاسفانه فرهنگ بسیار بدی است مسئله ی «زن سرخون» می باشد. هنگامی که در اقوام بلوچ قتلی صورت میگیرد جهت ایجاد صلح و پادرمیانی با در خواست خانواده مقتول، یکی از نزدیکان قاتل با برادر یا برادر زاده یا خویشان دیگر خانواده مقتول ازدواج میکند. دراین نوع ازدواج های به اصطلاح صلحی اما اجباری اصلا به خواست و حق انتخاب زن توجه ای نمیشود و آن زن جهت خون بست از روی اجبار به سوی خانواده مقتول روانه می شود تا درگیری خاتمه یابد. در این ازدواج ها زنان حتی از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود نیز محرومند، و در خانوادهی تشکیل شده اثری از مهرو محبت و عاطفه ی زناشویی یافت نمیشود و فرهنگ مرد سالار موجود تمام سعی اش در راستای زدودن زنان از عرصه های اجتماعی است.
همه زنان قوم بلوچ باید بدانند تا زمانی که خود اعتماد به نفس خویش را حفظ نکنند و در مقابل وضع موجود خاموش باشند این اوضاع تداوم خواهد داشت بلکه روز به روز بدتر خواهد شد. تغییر فرهنگ نابسامان و اجحافی علیه زنان موجود جز با ایجاد یک جنبش متحد و منسجم علیه وضع موجود میسر نخواهد شد و در اولین قدم دختران و زنان بلوچ که خود مادران آینده جامعه خواهن بود باید مخالفت علنی خود را با این موضوع ها اعلام دارند و فعالیت را تا جایی ادامه دهند که عامه جامعه را به رعایت حقوق زنان ملزم بدارند و دیگر شاهد ازدواج های اجباری، ظلم به زنان در انواع مختلف، و نگاه به زنان به عنوان جنس فرعی و ناتوان نباشیم. و این جز با تحصیل و شکوفایی زنان و عدم تعصبات بی جا که زنان را از فعالیت اجتماعی دور می دارد محقق نخواهد شد. البته ک تلاش هایی شروع شده است و باید امیدوار به آینده بود و تلاش کرد و هر چند که طول می کشد تا جامعه ای که گرفتار فرهنگ های ناپسند است تغییر کند اما شدنی است با تلاش من و شما ان شالله…
آسیه شهنوازی/کارشناسی ارشد علوم اجتماعی